پدربوم گردی ایران

ساخت وبلاگ

 زمانی که در منتهی‌الیه جاده‌ای آسفالتی می‌گذرید به سرزمینی وارد می شوید که آدمی را افسون می‌کند، به قول علی شریعتی در کتاب کویر: "کویر انتهای زمین است، پایان سرزمین حیات است."

برای رسیدن به روستای گرمه، مسیر اصفهان، نائین، انارک، چوپانان، گرمه را انتخاب می کنم اما مسیرهای دسترسی دیگری هم وجود دارد، می توانید از تهران به مقصد سمنان حرکت کنید و سپس مسیر معلمان، جندق، چوپانان و گرمه را پیش بگیرید و یا اینکه از مشهد به تربت حدیریه وارد شوید و کاشمر و بردسکن و طبس و خور را به قصد گرمه طی کنید و یا از شهر کویری یزد به خرانق و رباط پشت بادام و بیاضه و درنهایت به روستای گرمه با قدمتی چند هزار ساله از دوران ساسانیان وارد شوید. به هرصورت، مقصدِ ما روستای گرمه است و اقامتگاه آتشونی و درک افسون کویر و البته دیدار با مازیار آل داود، پدر بومگردی ایران.

آنچه در ادامه می خوانید حاصل گفتگوی من با آل داود است...

شما در تهران متولد شدید و سفالگری تدریس می کردید، اما پایتخت را ترک کردید و اسیر افسون کویر شدید. این مهاجرت به روستا چطور اتفاق افتاد؟

یک دلیل عمده اش این بود که از زندگی شهری و شلوغی و سروصدا خسته شده بودم، اما دلیل اصلی بازگشتم به روستا این بود که بتوانم کاری بکنم که یک امیدواری برای مردم باشد و درآمدی برای مردم داشته باشد بطوریکه بتوانند حرکتی بکنند و بیشتر امیدوار باشند که هم در روستا بمانند و به شهرها مهاجرت نکنند و هم اینکه آنهایی که از روستا رفته بودند بتوانند کم کم برگردند. به نوعی هم باید بگویم که بله اسیر افسون کویر شدم.

آشنایی شما با این روستا چگونه حاصل شد؟

من متولد تهران هستم، پدر و مادرم نیز متولد تهران هستند، پدرم مدرس زبان تخصصی در نیروی هوایی در تهران، اصفهان، شیراز، همدان و تبریز بود. اینجا در اصل خانه خالۀ مادر و پدرِ من بود که من آن را بازسازی کردم و به عنوان اقامتگاه آتشونی از آن استفاده می شود. درواقع باید بگویم روستای گرمه، روستای پدر و مادرم است. من اولین بار ۷ ساله بودم که به روستای پدر و مادرم یعنی "گرمه" آمدم، تقریباً ۴۳ سال قبل بود که به این روستا آمدم، نه آب و برق داشت و نه جاده ای، اما آباد بود و ۱۲۰۰ نفر جمعیت داشت. آشنایی من با روستای گرمه نتیجه پیوندها و گفتگوها و مسافرت های موقت خانوادگی یا شخصی به این روستا بود.

پوشش خاصی دارید، پیراهنی بلند، جلیقه ای کوتاه، شلواری گشاد با جیب های اریب بزرگ و جوراب های دستباف، همه به رنگ مشکی با حاشیه سبز. استفاده از این پوشش، فلسفه خاصی دارد؟

حدود ۲۰ سال است به این شکل لباس می پوشم، طراحی لباس هایم را خودم انجام می دهم و مادرم همیشه زحمت دوخت و دوز آنها را می کشد. به تازگی خیاط خانه ای هم در گرمه راه اندازی کرده ام تا لباس هایی با طراحی خودم که برای کشاورزی و زندگی روستایی راحت و زیبا باشد، تولید کنم و از این طریق، شغلی هم برای جوانان گرمه ایجاد کنم.

ایده شکل گیری اقامتگاه چطور در ذهن شما شکل گرفت؟

دو سال اول که به روستا آمدم، در کلاته(مزرعه ای با چند اتاق در سه کیلومتری جنوب گرمه) چوپانی و سفالگری می کردم و دانش و فنون بومی را به ویژه از سالمندانِ باتجربه روستا یادمی گرفتم و از آرامش روستا لذت می بردم. در این دوران به تدریج دوستان و برخی گردشگران خارجی نزد من می آمدند و با حداقل امکانات پذیرای آنها بودم. می دانستم که کویر جاذبه های خوبی برای گردشگران و بخصوص گردشگران خارجی دارد چون آنها کویر ندارند یا دسترسی به آن برایشان سخت است؛ اما ما در منطقه کویر، تلفیقی از طبیعت زیبا و فرهنگ غنی داریم که شامل معماری، صنایع دستی، طبیعت و کشاورزی می شود. درواقع باید گفت که هرچیزی که مربوط به فرهنگمان می شود در کویر وجود دارد. روستای گرمه به عنوان روستایی در کویر، جاذبه های بسیار خوبی برای گردشگران دارد و من فکر کردم ایجاد اقامتگاه می تواند به این جریان کمک زیادی بکند، تا این که امکان اجاره‌خانۀ موقوفه این خانه را یافتم و با قراداد مرمت در ازای اجاره بها، با اداره اوقاف هماهنگ شدم و این خانه را بازسازی کردم و اینگونه اقامتگاه آتشونی شکل گرفت.

خانواده شما هم در روستای گرمه سکونت دارند؟

بله من و همسر و پسرم(آمیار) و به تدریج هم مادر و پدرم، برادرم و همسرش به گرمه آمدند و در این روستا زندگی می کنیم و در امور اقامتگاه با هم همکاری داریم.

آمیار یعنی چه؟

یعنی یار و یاور، امیدوارم همیشه یار و یاورم باشد.

این خانه سابقه ای ۳۰۰ ساله دارد، چه سالی به اقامتگاه آتشونی تغییر کاربری داد؟

تقریبا ۱۷ سال پیش یعنی سال ۸۰-۱۳۷۹ ایجاد شد.

اقامتگاه را با سرمایه شخصی ایجاد کردید؟

بله

نام "آتشونی" بر چه اساس انتخاب شد؟

آتشونی به زبان محلی اینجا یعنی شب نشینی دور آتش. مردم این منطقه وقتی به مهمانی می روند می گویند برویم آتشونی.  از قدیم به همین صورت بوده است، به این ترتیب که آتشی می افروزند و دورهم جمع می شوند، حتی در خانه ها رسم آتش افروختن و نشستن دور آن را برگزار می کردند و می گفتند برویم آتشونی، یعنی برویم آتشی درست کنیم و دورش بنشینیم. من هم این کلمه را انتخاب کردم چون هم به مهمانی ربط داشت و هم خودمان این برنامه را برگزار می کنیم و در مهمانی شبها دور آتش می نشینیم.

پیش از شکل گیری ایده اقامتگاه در روستای گرمه، تجربه ای در این زمینه نداشتید؟

برخی رسانه ها عنوان کردند که من در دانشگاه رشته معماری خوانده ام ولی اینطور نیست؛ من معماری کویری را بصورت تجربی یاد گرفتم و هم در زمینه مرمت و هم ساخت بناهای جدید با این سبک معماری را کار کردم و علاقمند بودم. قبل از اینکه به روستای گرمه بیایم دستی در معماری داخلی داشتم. درنهایت وقتی به اینجا آمدم تجربه ام هم بیشتر شد حتی خانه ای که در آن سکونت دارم را خودم ساختم ولی تحصیلاتی در این زمنیه ندارم. پیش از این در تهران که بودم سفالگری می کردم و در این زمینه در کاخ نیاوران و سعدآباد تدریس داشتم و برخی اوقات معماری داخلی و بازسازی بناها را انجام میدادم. مثلاً کارهای تزئیناتی با گل و سفال برای ساختمانها انجام می دادم و این موضوع درواقع من را به معماری علاقمند کرد و باعث شد این کار را ادامه بدهم.

برای ترک شهر تهران و زندگی در روستای کویری گرمه، با مخالفتی از طرف خانواده همسرتان) مواجه نشدید؟

نه اصلاً. مادر همسرم فرانسوی و کارمند سفارت برزیل بود و پدرشان ایرانی است، همسرم در ایران تولد شدند و حقوق قضایی تحصیل کرد و در مدرسه فرانسویها کار می کرد و بعد از اینکه با من ازدواج کرد کارش را رها کرد و با من به این روستا آمد. همان سال هایی که من در کاخ سعدآباد، کلاس سفالگری داشتم، او شاگردم بود و در همان زمان با هم آشنا شدیم و ازدواج کردیم، البته زندگی در گرمه، شرط اصلی ازدواجم بود و الان هم هردو از این موضوع کاملاً راضی هستیم.

اقامتگاه آتشونی اولین اقامتگاه در کویر ایران است؟

بله. آتشونی اولین اقامتگاه در ایران است.

به همین دلیل شما به عنوان پدر بومگردی ایران شناخته شدید؟

اولین دلیلِ آن همین موضوع است که فرمودید، اما دلایل دیگری هم دارد ازجمله اینکه من در ادامه، به افرادی که به موضوع بومگردی و ایجاد اقامتگاه علاقمند بودند کمک های بسیاری کردم که این فعالیت را شروع کنند و ادامه بدهند و به نوعی از  شکل گیری بومگردی در شهرهای مختلف ایران و نه فقط در کویر حمایت می کردم. قبل از من هیچکس در این زمینه فعالیتی نداشت. من خیلی از افراد را در منطقه خودمان، حتی در شمال و کاشان و بخشهای دیگر کشور به ایجاد اقامتگاه های بومگردی تشویق کردم و دیدند امکانش وجود دارد و شدنی است، خوب این خیلی تشویق بزرگی بود که دیگران هم این کار را انجام بدهند. البته دلیل دیگری که من را به عنوان آغازگر بحث بومگردی می شناسند این است که من خیلی تحقیقات می کنم و به غیر از اینکه بر روی بحث توریست متمرکز می شوم، به این موضوع توجه می کنم که مردم در روستا چه ریشه ای دارند و تلاش می کنم تا بتوانند دوباره به روستای خودشان بازگردند که هم روستایشان دوباره آباد شود و هم بتوانند مستقل تر و بدون مسائلی که در شهرها وجود دارد مانند آلودگی و سروصدا و هزینه های بالا و خیلی مسائل دیگر، زندگی را در روستا ادامه بدهند، چون الان روستاها تقریباً تمام امکانات شهری مانند ارتباطات و سایر امکانات دیگر را دارد و کمبودی ندارد و بنظر من دیگر دوران شهرنشینی تمام شده است و معتقدم همانطور که یک زمانی دورۀ روستانشینی را خواه ناخواه تمام کردند حالا دوران شهرنشینی دارد به پایان می رسد و این شاید باعث شود که مردم به روستاهایشان برگردند، به تولید برگردند، به کشاورزی برگردند و بتوانند مایحتاج خودشان را تامین کنند و مازادش را هم حتماً به دیگران کمک می کنند. خیلی راحت بگویم ما خیلی دوندگی کردیم تا بومگردی به نوعی رسمیت پیدا کرد و حالا هم انجمنی برای موضوع بومگردی درحال تشکیل است و امیدواریم به نتیجه برسد؛ درحال حاضر فکر می کنم نزدیک به ۵۰۰ واحد در کشور داریم که با مجوز فعال هستند و در زمینه بومگردی فعالیت دارند.

قرار است انجمنی به موضوع بومگردی اختصاص یابد، چه عنوانی خواهد داشت؟

تلاش می کنیم که اولین انجمن بومگردی حرفه ای کشور را ایجاد کنیم.

ایجاد اقامتگاه آتشونی در عدم مهاجرت از روستای گرمه تأثیر داشته است؟

بله خیلی زیاد. خیلی از جوانها در این روستا ماندند و به فعالیتی مشغول هستند که به بحث بومگردی ربط دارد و درآمد دارند، تعداد زیادی هم بخصوص از بازنشسته ها دارند برمی گردند چون فضای کار ایجاد شده، ارزش این روستا و محصولات کشاورزی بالا رفته و برای همین خیلی ها علاقه نشان دادند و برگشتند و ساخت و ساز می کنند و تقریباً سالهاست که ساخت و ساز در روستای ما متوقف نشده، درصورتی که درگذشته فقط تخریب خانه رواج داشت و کسی هم نبود که به وضعیتشان رسیدگی کند ولی خب الحمدالله الان خیلی فرق کرده و بهتر شده است.

برای اینکه دسترسی به اقامتگاه آتشونی به سهولت انجام شود، مسیرهای دسترسی طراحی شده است؟

بله. ما در وب سایتمان به نشانی ateshooni.com که البته به زبان انگلیسی است مسیر دسترسی به آتشونی را معرفی کرده ایم، همچنین در کتابهای راهنمای گردشگری که خارج از کشور چاپ می شوند مسیرهای دسترسی به اقامتگاه آتشونی معرفی شده اند. مثلاً کتاب "لونلی پلانت" مسیر دسترسی به اقامتگاه آتشونی به اینصورت معرفی شده که این مسیر از اصفهان شروع شده و به منطقه خور و بیابانک و سپس یزد می رسد و دراصل این مسیر در بحث کویر و مناطق کویری به عنوان زیباترین مسیر گردشگری ایران معرفی شده و به مسافران خارجی توصیه شده است.

نام اقامتگاه آتشونی بر چه اساس در کتاب "لونلی پلانت" به چاپ رسید و معرفی شد؟

این کتابها ویزیتورهای مخصوصی دارند و معمولاً نحوه ثبت نام اقامتگاهها در کتابهای گردشگری به این صورت است که باتوجه به نظرات مثبت ارائه شده ازطرف میهمانانی که به این اقامتگاه ها سفر کرده اند، ویزیتورها به این خانه ها مسافرت کرده و از این اقامتگاهها بازدید می کنند و اگر آن شرایطی که مورد نظرشان هست به لحاظ کیفیت فضا، تطابق با منطقه، اطلاعات فرهنگی، خدمات رسانی و برخی مباحثی که ازنظر گردشگران اهمیت زیادی دارد را در این خانه ها ببینند درباره شرایط رزرو سوال می پرسند و اسم اقامتگاه را در کتاب می نویسند تا در دسترس تمام گردشگران باشد.

حمایتهای شما به افرادی که به موضوع بومگردی علاقه دارند و سعی می کنند اقامتگاههای ویژه بومگردی ایجاد کنند به چه صورت بوده است؟

اول اینکه به عنوان فردی که در این حوزه وارد شده تشویقشان کردم که شروع کنند و ادامه بدهند، ازطرف دیگر در بحث طراحی داخلی و معماری اقامتگاه هایشان به آنها کمک میکنم، تلاش میکنم تا با مسافران خارجی ارتباط پیدا کنند و یا آنها را به آژانس ها معرفی می کنم تا اینکه کم کم خودشان راه بیفتند. به نوعی من اصولی را که واجب بود بدانند و در کارشان استفاده کنند به آنها آموزش می دادم.

فعالیت در این زمنیه به لحاظ درآمدزایی چگونه است؟

خداراشکر من راضی هستم. به هرحال برای افرادی که در این کار فعالیت می کنند درآمدی دارد ولی به قول معروف باید قناعت داشته باشند و طمع را کنار بگذارند تا درآمد مناسبی داشته باشند. اینکه در کنار زندگی خانوادگی، بومگردی را ادامه دهند قطعاً می تواند برایشان درآمدزا باشد. من تعداد ۶ کارگر تحت پوشش بیمه دارم که دارند کار می کنند؛ اما به دلیل اینکه روستای گرمه در یک منطقه کویری قرار دارد و گرم است ما سالیانه ۶ ماه در سال مهمان داریم ولی خوب است و ما راضی هستیم...

چرا عنوان بومگردی برای این نوع گردشگری انتخاب شد؟ می توان گفت که نوعی اکوتوریسم است؟

بله نوعی از اکوتوریسم است و به نوعی اکوتوریسم ربطی به طبیعت پیدا می کند. بومگردی یعنی شما بتوانید بوم یک منطقه را ببینید و گردش کنید، یعنی آن چیزی که مربوط به فرهنگ اصلی آن منطقه می شود را ببینید، برای همین است که این کلمه برای این فعالیت انتخاب شد و دراصل به همین معناست. این موضوع خیلی کمک کرده که حتی بخشهایی از بوم که ازبین رفته بود دوباره زنده بشود. مردم خودشان درک می کنند که دیدنِ بوم یک منطقه و فرهنگ مردم و بخصوص مهمان نوازی شان و سایر مسائلی که به این موضوع ربط پیدا می کند و درواقع بومگردی، نسبت به جاذبه های دیگری که ممکن است وجود داشته باشد قدرت بیشتری است.

رتبه بندی اقامتگاههای بومگردی به سرانجام رسیده است؟

درحال تلاش هستیم که بحث رتبه بندی را از طریق انجمن پیگیری کنیم و ان شاالله به انجام میرسد؛ ولی نظر ما بیشتر معطوف به این است که کیفیت در خدمات رسانی و فضا و مهمان نوازیِ میزبان‌ها متمرکز باشد، اینکه چقدر اطلاعات فرهنگی بیشتری درباره منطقه شان و آداب و رسومشان دارند اهمیت بسیاری دارد و ما ترجیح می دهیم اولویت را بر روی این نکات قراردهیم تا اینکه بر روی شیک بودن و لاکچری بودن خانه ها متمرکز شویم. درواقع موضوعی که در بحث رتبه بندی اقامتگاهها برای ما اهمیت بیشتری دارد این است که بتوانند زندگی بومی یک منطقه را در روستا نشان بدهند چراکه جاذبه اصلی برای گردشگر به ویژه گردشگران خارجی همین مسئله است.

چه عواملی در موفقیت اقامتگاهها تأثیر دارد؟

فردی که برای تأسیس اقامتگاه اقدام می کند باید حتماً اصول اولیه آن را بداند و مطالعه داشته باشد، مهم است که از نمونه های اقامتگاهها بازدید کرده و از تجربه های آنها استفاده کند. باید صبور باشد، صبر اهمیت بسیاری دارد. کلید اصلی موفقیت در این زمینه، مهمان نوازی این خانه هاست و اینکه به صورت خانوادگی نگهداری بشوند؛ برای مسافری که به این خانه ها مسافرت کرده و اقامت می کند این احساس که در یک خانه و خانواده دارد زندگی میکند با اینکه در یک هتل اقامت دارد خیلی فرق دارد؛ هم احساس امنیت بیشتری خواهد داشت و هم اینکه صددرصد از نظر خوراک خیلی مناسب تر است، غذای خانگی می خورد. اصولاً این اقامت، تنوع بیشتری دارد و جاذبه های طبیعی و منطقه ای و فرهنگ خاص و بومی مردم نیز در کنار آن کمک می کند. درکل باید بگویم خیلی مهم است که این خانه ها بصورت خانوادگی با سرمایه شخصی و بدون ریسک اقتصادی بالا فعالیتشان را شروع کنند و کم کم آن را گسترش بدهند و قطعاً هرچقدر که درآمدشان بیشتر می شود خوب می توانند تغییرات بهتری نیز ایجاد کنند و طبعاً موفق خواهند بود.

قطعاً بومگردی فقط به کویر تعلق ندارد، بومگردی در کویر با جغرافیای دیگر تفاوت دارد؟

بله بومگردی فقط به کویر اختصاص ندارد و همه جا می تواند وجود داشته باشد. ما در همه جای ایران فرهنگهای مختلفی داریم که می توانند درقالب بومگردی معرفی شوند و اینکه در کدام نقطه جغرافیای کشور قرار دارند فرقی نمی کند. بومگردی درواقع یک اسم برای اقامتگاه هاست و همه را در برمی گیرد و هیچ فرقی نمی کند که شمال کشور باشد یا غرب و شرق و جنوب. مهم این است که فرهنگ آن منطقه را معرفی می کند و هرجای ایران باشد هیچ تفاوتی نخواهد داشت

راهنمای محلی گردشگری استان خوزستان...
ما را در سایت راهنمای محلی گردشگری استان خوزستان دنبال می کنید

برچسب : پدربوم,گردی,ایران, نویسنده : 0tourleader2 بازدید : 168 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 19:45